من و عشقم

دوست داشتن یک نوع باوره ؛خوش به حال آن باوری که صادقانه باشد ... !!!

من و عشقم

دوست داشتن یک نوع باوره ؛خوش به حال آن باوری که صادقانه باشد ... !!!

عشق تو

میشه از عشق تو گفت ¸میشه با ستاره های چشم تو مغرب نو¸مشرق نو برپا کرد.میشه از برق نگات خورشیدو خاکستر کرد میشه از گندمیای سر زلفت یه عالم شعر نوشت آره از عشق تو دیوونگیم عالمیه¸ آره از عشق تو مردن داره ¸میشه از عشق تو مردو دیگه از دست همه راحت شد میشه از عشق تو مردو از دست تو هم راحت شد¸آره از عشق تو دیوونگیم عالمی داره ¸اگر از عشق میشد قصه نوشت میشد از عشق تو گفت.
نظرات 2 + ارسال نظر
lمسلم 18 - فروردین‌ماه - 1391 ساعت 20:19 http://ghish.blogsky.com

سلام دوست گلم آقا هومن



ما رو باش که فکر می کردیم میشه عاشق بود و موند.
ما رو باش که فکر می کردیم ک میشه از عاشقی خوند.

سلام.مسلم جان چرا نشه از عشق خوندو چرا نشه موند من خاطراتمو با گذشت زمان مینویسم نمیدونم تو توی چه مرحله ای از زندگیت هستی ولی همیشه آسمون یه عاشق صافو آفتابی نیست گاهی وقتها هواهایی و غروبایی داره که حتی فکرشم نمیکنی.خوشحالم کردی سرزدی

مسلم 21 - فروردین‌ماه - 1391 ساعت 22:13 http://ghish.blogsky.com

سلام دوست عزیز
ما زندگی را طی کردید ولی چیزی نیافتیم جز نفرت.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد