من و عشقم

دوست داشتن یک نوع باوره ؛خوش به حال آن باوری که صادقانه باشد ... !!!

من و عشقم

دوست داشتن یک نوع باوره ؛خوش به حال آن باوری که صادقانه باشد ... !!!

خوشحالم

نمی دانم که راه من کجاست،راه را گم کرده ام . در میان شعله های گرم،و در وسط میدانم. راه را نمی بینم،شعله ها چهره غم در آنهاست. شعله می بینم فقط،شعله ها را . چشمم فقط می دید گرما را. چشمهایم را بستم،در خیالم رفتم . آخ خیالم گرم است،آه داغ است . قطره اشکی روی آن می ریزم. تا که شاید بگذرد این گرما. در عمق خیالم رفتم.من خدا را دیدم،من خدا هم دارم. باز کردم چهره بسته به غم . باز کردم چشم بسته به گرم . راه را می دیدم،در کنار من بود. چهره ها خندیدند،چهره ها خندانند.

به سلامتی"!

سلامتی اونایی که درددل همه روگوش میدن، اما معلوم نیست خودشون کجادرددل میکنن! سلامتی اون دلی که هزاربارشکست,ولی هنوزهم شکستن بلدنیست ! سلامتی اونایی که تو اوج مشکلات بجای اینکه ترکمون کنن, درکمون میکنن!سلامتی رفیقی که تورفاقت کم نذاشت ولی کم برداشت تا رفیقش کم نیاره. و به سلامتی عشقی که واسه عشقش همه چیز گذاشت تا عشقش کم نیاره...